تبلیغات و روابط‌عمومی از نظر ماهیت ذاتی، ابزارهایی هستند که برندهای تجاری برای رسیدن به مخاطبان مورد نظر و ترویج محصول یا خدماتشان از آن‌ها استفاده می‌کنند. اساسی‌ترین تفاوت میان این دو، آن است که برای موارد تبلیغاتی، پول پرداخت می‌شود، در حالی‌که جایگاه روابط‌عمومی از طریق اقدامات رسانه‌ای و بیانیه‌های مطبوعاتی حاصل می‌شود. با مدنظر قرار دادن پول، بازاریاب‌ها فشار زیادی را تحمل می‌کنند تا تصمیم بگیرند تلاش‌شان را در چه مکان‌هایی باید متمرکز کنند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت روابط‌عمومی بهتر از تبلیغات است.
روابط‌عمومی اعتبار ایجاد می‌کند
یکی از بارزترین و مهمترین جنبه‌های منفی تبلیغات، عدم اعتبار و اصالت است. مصرف‌کنندگان می‌دانند برای هر تصویر، ویدئو یا پیامی پول پرداخت شده، با این‌حال بعید است کاملاً به آن توجهی نشان دهند؛ مگر این که بسیار جذاب و قانع‌کننده باشد.
از سوی دیگر، روابط‌عمومی برای اشخاص در قالب روزنامه‌نگار، بلاگر یا تأثیرگذار اعتبار به همراه می‌آورد. یک شرکت یا سازمان، ایده‌ای را مطرح می‌کند، اما خود داستان را شخص دیگری می‌گوید. دقیقاً به همان شکل که برای تبلیغات عمل می‌شود. حالا به آخرین مقاله‌ای که خوانده‌اید یا داستان خبری که شنیده‌اید، فکر کنید. احتمالاً جزئیات خاص را بسیار آسان‌تر به یاد می‌آورید؛ زیرا اطلاعات از یک منبع قابل اعتماد بدست آمد‌ه‌ا‌ند تا یک کسب‌وکار. این قدرت عملکرد روابط‌عمومی است
دسترسی گسترده
هنگامی که بحث تبلیغات پیش می‌آید، شما دقیقاً همان چیزی را که برایش پول پرداخت کرده‌اید، دریافت می‌کنید؛ نه بیشتر و نه کمتر. بیایید تبلیغات تلویزیونی را مثال بزنیم. اگر یک مؤسسه حقوقی برای تبلیغ فعالیت دفاع کیفری 30 ثانیه‌ای هزینه پرداخت کند، شرکت حقوقی یک آگهی تبلیغاتی 30 ثانیه‌ای برای ترویج شیوه دفاع کیفری خود دریافت می‌کند. با این‌حال، پیام‌ها و اطلاعات توسط روابط‌عمومی می‌توانند بارها و بارها تحویل داده شوند.
به جای یک آگهی بازرگانی، بیایید تصور کنیم یکی از وکلای شرکت، یک مصاحبه با یک نشریه تجاری در مورد یکی از پرونده‌های اخیر تنظیم کرده است. در حالی‌که این پیام از دست شرکت خارج است، آن مقاله می‌تواند توسط نشریه دیگری که در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده، دریافت یا در یک طرح رسانه‌ای برای ایمن‌سازی مصاحبه دیگری استفاده شود. اکنون به جای فقط یک تبلیغ که آن هم در کمتر از یک دقیقه به اتمام می‌رسد، این شرکت از طریق روابط‌عمومی خود، به مراتب بیشتر در معرض دید قرار گرفته است.
ایجاد ارتباط توسط روابط‌عمومی
یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای برجسته کردن ارزش روابط‌عمومی، این است که آن را مانند یک مکالمه بین کسب‌وکارتان و مخاطبان خود ببینید. به عنوان مثال، رسانه‌های اجتماعی را در نظر بگیرید. پروفایل‌های شرکت شما در فیس‌بوک، توییتر، لینکدین و اینستاگرام به شما اجازه می‌دهد تا یک خط ارتباط مستقیم بین برند تجاری خود و مصرف‌کنندگان برقرار کنید تا موجب احساس تعلق‌خاطر بیشتر با شما شود.
از طرفی دیگر، تبلیغات یکی از انواع ارتباطات یک‌طرفه است. برندهای تجاری درحالی محصولات یا خدمات خود را به مخاطبان مورد نظر عرضه می‌کنند که هنوز امکان ایجاد پاسخ از سوی آن‌ها وجود دارد و برخلاف روابط‌عمومی، مکالمه یا ارتباطی را به‌وجود نمی‌آورد. تبلیغات درباره برقراری ارتباط با توده مردم است، درحالی‌که روابط‌عمومی بیشتر شامل یک تماس شخصی است.
قدرت روابط‌عمومی
برای یک نام تجاری یا محصول، روابط‌عمومی، سرمایه‌گذاری بهتری نسبت به تبلیغات خواهد بود. برای مثال، چاپ یک آگهی در مجله تجاری می‌تواند بسیار پر‌هزینه باشد. هزینه و زمان مصرف شده برای طراحی و چاپ تبلیغات، معمولاً توسط بسیاری از خوانندگان نادیده گرفته می‌شود.
تبلیغات هنوز جایگاه خود را دنیای بازاریابی دارد، اما قدرت روابط‌عمومی در تجارت را نیز نمی‌توان دست کم گرفت.