بهعنوان یک متخصص روابطعمومی، حتی اگر تازهکار هم باشید، خواندن این کتابها را نباید از دست بدهید.
خواندن کتاب منبع بسیار خوبی برای یادگیری و رشد دانش و مهارتهای شما به عنوان یک متخصص است. به همین منظور، ما فهرستی از هفت کتاب برتر که فکر میکنیم میتوانند برای شما جالب باشند را معرفی میکنیم.
اثر قطرهای چگونه کار می کند؟
در بازاریابی، اثر قطرهای به معنای مواجهههای مکرر و کوچک با یک محصول یا خدمت است که به تدریج و در طول زمان جمع و منجر به تغییر نظر و خرید میشود.
به عنوان مثال، ممکن است در حین جستجو در تبلیغات رسانههای اجتماعی با یک آیتم (بخش) روبهرو شوید و فکر کنید، «من میتوانم از آن، در پروژه بعدی خود استفاده کنم»، اما فکر شما فراتر از آن نمیرود. سپس، ممکن است یک ایمیل بازاریابی از همان شرکت دریافت کنید و به یاد بیاورید که به فکرتان رسید آن محصول میتواند جالب باشد، سپس دوباره آن را فراموش کنید!
در مرحله بعد، ممکن است با یک فیلم آموزشی مواجه شوید که به ویژگیها و مزایای محصول، عمیقتر میپردازد. در یک چشم برهم زدن، شما خود را در مرحله بعد از قیف خرید میبینید (قیف خرید: شکلی قیف مانند از سفر مشتری است که فرایند خرید یا فروش را از آگاهی تا عمل به تصویر میکشد.)
سپس، هنگام پرسه در شبکههای اجتماعی، درباره ویژگیهای یک محصول در تلفن همراه خود مطالعه میکنید و این روند، در نهایت شما را وادار به خرید میکند.
در بیشتر مواقع، علاقه نداشتن به یک محصول یا خدمت نیست که فروش را تعیین میکند. امروزه مردم زندگی پرمشغلهای دارند، بنابراین پشتکار و یادآوری به مشتری میتواند نکته کلیدی فروش باشد. مشتریان را مانند تویوپ خمیردندان در نظر بگیرید. در اکثر آنها تمایل به خرید وجود دارد، اما آنها نیاز به فشرده شدن دارند تا عملکردی از خود نشان دهند!
اگر تمام روشهای بازاریابی خود مانند روابطعمومی، محتوا، رسانههای اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، هدفگیری مجدد تبلیغات، ویدیو و غیره را با هم ترکیب کنید، همه این قطرهها در طول زمان جمع و به یک گودال یا چاله عظیم تبدیل میشوند.
یک نفر به چند قطره نیاز دارد؟
همیشه هدف در بازاریابی این است که سعی کنید با کمترین ارتباط ممکن، فرد را تبدیل به مشتری خود کنید. این کار را میتوان با تولید محتوای باکیفیت برای هر رسانهای انجام داد. اما طول فرایند خرید نیز توسط فرد یا مشتری و با سناریوی خرید او تعیین میشود.
برای مثال، تعداد تبلیغاتی که یک فرد برای تبدیل شدن به مشتری نیاز دارد، میتواند با هدف عملکردی یک محصول تعیین شود. این مسئله، شبیه تفاوت بین مدیر تولید کارخانهای است که میخواهد در مدت پنج سال، 10 درصد رشد کند. شخصی که ماشینش خراب شده خیلی سریعتر تبدیل به مشتری میشود، زیرا به آن نیاز دارد و برای عملکرد کسبوکار او ضروری است. به طور مشابه، بدیهی است که شما برای خرید یک قایق تفریحی به زمان زیادی برای تصمیم نیاز دارید؛ مگر اینکه ایلان ماسک باشید.
مشارکت مجدد و پایداری
به بازاریابی مانند یک ماشین با چرخدندههای مختلف فکر کنید. در حالیکه چرخدندهها جدا از هم هستند، اما همگی مکمل یکدیگرند تا دستگاه خوب کار کند. یک روش بازاریابی خاص ممکن است فروش مستقیمی ایجاد نکند، اما بدون شک، مواردی وجود دارد که شما نمیتوانید آنها را اندازهگیری کنید.