در ادامه با این 5 مانع بیشتر آشنا خواهیم شد:
نداشتن هدف واضحی از نگارش
نگارش خوب با تفکر خوب شروع میشود. در ابتدا باید بدانید که چرا میخواهید متنی را بنویسید. اگر درک دقیقی از هدف تولید آن محتوا نداشته باشید، به احتمال زیاد متنی خواهید نوشت که منظور مشخصی نداشته و مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند یا نسبت به آن بیتفاوت است.
اگر برای تعریف اهدافتان به چالش میخورید، این سه سؤال را از خود بپرسید:
۱) این نوشته برای چه کسانی است؟
2) جامعه مخاطب من از چه راهی این اطلاعات را دریافت میکند؟ (ایمیل، فضای مجازی، جستوجو در گوگل)
۳) میخواهم مخاطب من پس از خواندن این مطلب چه اطلاعاتی را دریافت کند، به چه چیزی فکر کند یا چه اقدامی انجام دهد؟
4) چگونه میتوانم بفهمم که به هدفم در پرسش قبلی دست یافتهام؟
اختصاصدادن زمانی برای پاسخ به این پرسشها در ابتدای کار میتواند فرآیند نوشتن را بسیار آسانتر کند.
بیش از حد فکرکردن
وقتی روبهروی شما یک سند خالی قرار دارد، خیلی راحت میتوانید در ذهن خود به آن پروبال دهید. ممکن است به خودتان و به اهدافتان شک کنید یا حتی بهخاطر مکاننمای چشمکزنی که توقع میزان زیادی اطلاعات از شما را دارد، حس کنید در نوشتن ناتوان هستید. شاید بیشازحد تحقیق میکنید و تا جایی این روند را ادامه میدهید که دیگر اطلاعات برایتان تکراری میشود؛ شاید با چرخزدن در رسانههای اجتماعی یا کارهای بیربط دیگری مانند مرتبسازی ورودی ایمیلهایتان از سال ۲۰۱۹ کار را عقب میاندازید. ما هم این احساس را تجربه کردهایم و شما را درک میکنیم. اما قطعاً دلیلی وجود دارد که شما در این جایگاه هستید. شما میتوانید با هر چالشی مقابله کنید؛ مهمترین نکته این است که شروع به نوشتن کنید، از فضای ذهنی خود خارج شوید و افکار خود را بنویسید.
نداشتن راهنمای نگارش
ممکن است راهنمای نگارش عجیب و غریب و یا حتی مخرب به نظر برسد. آیا داشتن یک راهنمای نگارش اهمیت دارد؟ در سطح سازمانی برای ثبات رویه مهم است و در سطح شخصی برخی از ناهماهنگیهای قواعدی را که ممکن است هنگام نگارش با آن مواجه شوید از بین میبرد. ویرگول بگذارم یا نقطه ویرگول؟ برای صفات مرکب نیمفاصله بگذارم یا فاصله کامل؟ برای نمایش خاص و عامبودن از کدام نشانهها استفاده کنم؟ برای یافتن پاسخ هریک از این پرسشها انرژی ذهنی شما تحلیل میرود. هر پرسش، مانعی بین شما و نگارشی روان ایجاد میکند که بیشتر بر پیامرسانی متمرکز است تا بر فرم نوشته. اگر سازمان شما از راهنمای نگارشی مخصوص خود یا راهنماهای رایج استفاده نمیکند، یک راهنما برای خود انتخاب کنید. به جای اینکه برای پاسخ به این پرسشها از انرژی ارزشمند ذهن خود استفاده کنید، با متخصصان این حوزه مشورت کنید.
وقتنگذاشتن برای بهبود نوشته
حالا که اولین قدم در مسیر نگارش را برداشتهاید، سختترین قسمت کار شروع شده است. باید از متن خود فاصله بگیرید تا بهدقت بررسی کنید که آیا این متن پاسخگوی اهداف شما هست یا خیر. اینگونه شما از احساس خود نسبت به متنتان جدا میشوید تا آن را بهسمت نوشتهای بهتر، دقیقتر و فشردهتر سوق دهید. چه خودتان متن را ویرایش کنید و چه دیگری، همیشه سعی کنید پیش از مطالعه مجدد آن، کمی از متن فاصله بگیرید. مدت زمان این فاصله متفاوت است؛ میتواند یک هفته و یا بهاندازه دمکشیدن یک فنجان چای باشد. هر چه بیشتر، بهتر؛ این مکث برای بازپروری ذهنتان حیاتی است و به شما امکان پیشرفت میدهد.
ارزیابینکردن
آیا پس از نوشتن مقاله و انتشار آن، کار شما تمام شده است؟ اگر اینگونه فکر کنید، در آینده اشتباهات مشابهی را تکرار خواهید کرد. حتماً به خاطر دارید که در ابتدا برای خودتان اهدافی را تعیین کرده بودید؛ حالا زمان آن است که میزان تحقق اهدافتان را ارزیابی کنید. گاهی انجام این کار بسیار آسان است؛ اینکه تعداد بازدید مقاله مطبوعاتی شما چقدر بوده و چند بار روی ایمیل شما کلیک شده است. این معیارهای کمّی در مورد موفقیت یا میزان پیشرفت به ما بازخورد سریع میدهند اما بعضی اوقات بررسی دقیقتری مورد نیاز است. شاید دریافت بازخورد از یک راهنما برای شما مؤثرتر باشد؛ حتی اگر مدیران ارشد سازمانتان کاملاً ناراضی بوده باشند. شاید کافی باشد که پس از انتشار مقاله دوباره از خود بپرسید: آیا هدف من از انتشار مقاله به مخاطبانم منتقل شده؟ اگر پیش از این با چنین مقالهای برخورد نداشتم، دیدگاه متفاوتی به موضوع آن پیدا میکردم؟ هدف این تمرین، تخریب خودتان نیست؛ بلکه هدف، تجلیل از اقدامات خوب شما و همچنین شناسایی کارهایی است که در دفعات بعد میتوانید بهتر انجام دهید. پس دیگر خودتان را تخریب نکنید و با اعتمادبهنفس متنی بنویسید که الهامبخش باشد.